برای اخوان...
از امروز تصمیم گرفتم که یه تغییراتی تو محتوای وبلاگ بدم. به نظرم نوشته های قبلی نتونست ارتباط مناسبی با رفقا برقرار کنه، برا همین در صددم که عوضش کنم.
از این ساعت به بعد تو اینجا فقط حرفهای قشنگ مینویسم، از تموم دنیا، عشق و شادی و زیبایی و مهربونی برا من و بقیه اش بمونه برا هر کی که طالبشه... پس بسم الله...
دوزخیان زمین... خداحافظ...
برا اولین عاشقانه، یه شعر خیلی خیلی قشنگ از اخوان، شاعری که دوستش دارم انتخاب کردم...
گرگ هاری شده ام
هرزه پوی و دله دو
شب درین دشت زمستان زده ی بی همه چیز
می دوم ، برده ز هر باد گرو
چشمهایم چو دو کانون شرار
صف تاریکی شب را شکند
همه بی رحمی و فرمان فرار
گرگ هاری شده ام ، خون مرا ظلمت زهر
کرده چون شعله ی چشم تو سیاه
تو چه آسوده و بی باک خزامی به برم
آه ، می ترسم ، آه
آه ، می ترسم از آن لحظه ی پر لذت و شوق
که تو خود را نگری
مانده نومید ز هر گونه دفاع
زیر چنگ خشن وحشی و
خونخوار منی
پوپکم ! آهوکم
چه نشستی غافل
کز گزندم نرهی ، گرچه پرستار منی
پس ازین دره ی ژرف
جای خمیازه ی جاوید شده ی غار سیاه
پشت آن قله ی پوشیده ز برف
نیست چیزی ، خبری
ور تو را گفتم چیز دگری هست ، نبود
جز فریب دگری
من ازین غفلت
معصوم تو ، ای شعله ی پاک
بیشتر سوزم و دندان به جگر می فشرم
منشین با من ، با من منشین
تو چه دانی که چه افسونگر و بی پا و سرم ؟
تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من
چه جنونی ، چه نیازی ، چه غمی ست ؟
یا نگاه تو ، که پر عصمت و ناز
بر من افتد ، چه عذاب و ستمی ست
در دم این نیست ولی
در دم این است که من بی تو دگر
از جهان دورم و بی خویشتنم
پوپکم ! آهوکم
تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم
مگرم سوی تو راهی باشد
چون فروغ نگهت
ورنه دیگر به چه کار آیم من
بی تو ؟ چون مرده ی چشم سیهت
منشین اما با من ، منشین
تکیه بر من مکن ، ای پرده ی طناز حریر
که شراری شده ام
پوپکم ! آهوکم
گرگ هاری شده ام
راستی از این به بعد تصمیم دارم همراه هر یادداشتم یه سخنرانی از استاد الهی قمشه ای یا دکتر شریعتی با یه کتاب خوب به شما دوستای خوبم
معرفی کنم و برای دانلود در اختیارتون بذارم..
فعلا این سخنرانی سه دقیقه ای از دکتر قمشه ای رو داشته باشید
این هم لینک بعضی از شعرهای خوب مهدی اخوان ثالث...
و این کلیپ صوتی با صدای مهدی اخوان ثالث.پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید.