شرک(1)
شرک نه بی دینی که دین است و مذهبی که همیشه به عناوین و القاب گوناگون و بطور رسمی بر جامعه های بشری حاکم بوده است. شرک عبارت است از چند خدایی(دو خدا، و بیشتر) و این خدایان ممکن است چند بت، چند رب النوع، چند روح، یا چند نیروی ماورا الطبیعه باشند.
این معبودهای چندگانه مذهبی، جامعه های چند طبقه ای و چند گروهی می ساخته اند که وضع موجود را به نام دین توجیه کنند. بنابراین شرک عبارت است از یک جهانبینی مبتنی بر چند خدا و چند قدرت مختلف، برای اینکه جامعه بینی مبتنی بر چند طبقه مختلف، موجه و طبیعی و ازلی و لایتغیر و ابدی و مقدس، جلوه داده شود.
هر خدایی نماینده نژادی بوده است، چنان که "زئوس" ، "یهوه" ، "بعل" یا "ویشنو" هریک مظهر اصالت نژادی بوده اند و هر نژاد ضد نژاد دیگر.خدایان با هم سر جنگ دارند و پیروانشان هم ( که نژادها هستند) با هم در ستیزند.بدین ترتیب تضاد نژادی قابل توجیه می شود. پس شرک خدایی، مذهبی است که برای توجیه شرک نژادی، تراشیده شده است.
در جهان، هر خدا، مظهر نژادی است، و در ملت، هر خدا نماینده خانواده ای است و در جامعه هر خدا مظهر طبقه ای است تا اصالت های نژادی و خانوادگی و طبقه ای حفظ شود و نژادها و خانواده ها بهم نیامیزند و طبقه ای به طبقه دیگر راه نیابد و تجاوز نکند. و چون خدایان ازلی و ابدی هستند، اختلاف نژادها، خانواده ها و طبقات نیز ازلی و ابدی است، تا هیچ طبقه ای به فکر تغییر طبقه و نابودی طبقه دیگر نیفتد. این نفس شرک در طول تاریخ است که ابزار دست طبقه حاکمی بوده که از تضاد طبقاتی، نژادی و خانوادگی ملت ها وقبایل، همیشه علیه مردم استفاده میکرده اند. ادامه دارد...
م.آثار، 14، ص 318
معلم شهید دکتر علی شریعتی