سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مذهب عشق

علی حقیقتی بر گونه اساطیر...(1)

در تاریخ، صرف نظر از همه عقایدی که ما داریم، و صرف نظر از تعصبی که داریم، به انسانی برخورد می‌کنیم که نیاز بشر را به داشتن نمونه‌های اعلای مطلق فضائلی که در روی زمین، انسانی جامع آن‌ها نمی‌تواند باشد، (حتی در اساطیر هم) و چنین شخصی باید باشد، امّا نیست، برآورده می‌کند.نیاز انسان را به داشتن مظهر نیرومندی مطلق و قدرت بی‌شکست که «هرکول»ها را در اساطیر به وجود آورده، و نیازش را به داشتن مظهر سخنی پاک و صادق و زیبا که منشأ آفرینش «دموستنس» در یونان می‌شود، این رب‌النوع، در وجود خویشتن واقعیت بخشیده، چون هم نمونه‌ شمشیر است، و هم نمونه سخن، و مظهر فداکاری مطلق به خاطر انسان، که همواره بشر در اندام موهوم پرومته‌ها جستجو می‌کرده، در تاریخ پدید آورده است، نه در اساطیر.به خاطر انسان، از سعادت، از مقام و موقعیت و حرمت خویش می‌گذرد، و شکست خود و خاندانش را برای مصلحت دیگران تحمل می‌کند، و حتی مانند پرومته، زنجیر را، و حتی مانند پرومته، کرکس را و تکه تکه شدن جگر را.
علی، رب‌النوع انواع گوناگون عظمت‌ها، قداست‌ها، زیبایی‌ها و احساس‌های مطلق است. از آن گونه مطلق‌هایی که بشر همواره دغدغه دیدن و پرستیدنش را داشته، و هرگز نبوده، و معتقد شده بود که ممکن نیست در کالبد یک انسان تحقق پیدا کند، و ناچار می‌ساخته است.علی، در همان حد مطلقی که پرومته در اساطیر، روح تشنه و محتاج انسان را از فداکاری اشباع می‌کرده، و دموستنس از قدرت و صداقت و لطف سخن، و هرکول از قدرت و نیرومندی جسم، و خدایان دیگر از نهایت رقت و محبت و لطافت روح، همه را در یک رب‌النوع جمع کرده.
علی، نیازهایی را که در طول تاریخ، انسان‌ها را به خلق نمونه‌های خیالی، و به ساختن الهه‌ها و رب‌النوع‌های فرضی می‌کشانده، در تاریخ امروز اشباع می‌کند.و از همه شگفت‌تر، همه فضایل مطلقی را که ما ناچار در اسطوره‌ها و رب‌النوع‌های مختلفی می‌بینیم، چرا که تصور می‌کردیم، این احساس‌های مطلق در یک رب‌النوع، حتی فرضی، قابل جمع نیست، در یک اندام عینی جمع کرده است. جنگ‌هایش را ملاحظه می‌کنیم و او را مانند یک رب‌النوع اساطیری می‌یابیم که با خون‌ریزی و بی‌باکی و نیرومندی شدید در حد مطلق پیکار می‌کند. به طوری که نیاز انسان را به داشتن و بودن یک احساس قدرت مطلق بشری، سیراب می‌کند.و در کوفه، در برابر یک یتیم، چنان ضعیف و چنان لرزان و چنان پریشان می‌شود که رقیق‌ترین احساس یک مادر را به صورت اساطیری نشان می‌دهد، و در مبارزه با دشمن چنان بی‌باکی و خشونت به خرج می‌دهد که مظهر خشونت شمشیر است، و شمشیرش (ذوالفقار) مظهر برندگی و خون‌ریزی و بی‌رحمی نسبت به دشمن در مبارزه است. و در داخل، از این نرم‌تر، و از این صمیمی‌تر، و از این پرگذشت‌تر، پیدا نمی‌شود.در جای دیگر، علی وقتی می‌بیند اگر بخواهد به خاطر احقاق حقش شمشیر بکشد، مرکز خلافت و قدرت اسلامی متلاشی می‌شود، و وحدت مسلمین بر باد می‌رود، ناگزیر صبر می‌کند. یک ربع قرن صبر می‌کند و با شرایطی و در وضعی زندگی می‌کند که درست احساس پرومته به زنجیر کشیده را در انسان به وجود می‌آورد.امّا علی، به خاطر انسان، این زنجیر را خود بر اندامش می‌پیچد. یک ربع قرن خاموشی از طرف روحی که همواره بی‌قرار است و از ده سالگی وارد نهضت اسلام شده، به تعبیر خودش صبری با طعم احساس انسانی است که «خار در چشم و استخوان در گلو» است...
ادامه دارد...
معلم شهید دکتر علی شریعتی


+ نوشته شده در چهارشنبه 89/8/19ساعت 7:29 عصر توسط سهیل نظرات ( ) |