توحید(2)
توحید به عنوان یک سیستم فکری که نظام اجتماعی خاصی را تفسیر میکند و با زیربنای اجتماعی خاصی قابل توجیه و تاویل و تطبیق است: در این حال توحید، کاملا از آسمان به زمین می آید و از حوزه های تعلیم و بحث و تفسیر و جدل فلسفی و یا کلامی و علمی، وارد درگیری های اجتماعی میشود و مسائلی را مطرح میکند که در روابط میان گروهها مطرح است و روابط طبقات، جبهه گیری فرد، رابطه فرد با جامعه، ابعاد گوناگون اجتماعی، زیربنا و روبنای اجتماعی، نهادهای اجتماع، خانواده، سیاست، فرهنگ، اقتصاد، مالکیت، اخلاق اجتماعی و رفتار و روابط جمعی و فردی و خانوادگی و طبقاتی و مسئولیت های فرد یا گروهی را مشخص میکند که در برابر جامعه، دارای پایگاه فکری توحید است.
در یک معنی کلی، توحید(در این چهره اش) شالوده ایدئولوژیک و سیمان فکری بنای اجتماع توحیدی است، اجتماعی بر زیربنای مادی و اقتصادی بی تضاد(توحید اجتماعی) و بر زیربنای فکری و اعتقادی بی تضاد( توحید جهانی)، به عبارت دیگر، در اینجا سخن از درگیری میان توحید اجتماعی است با شرک اجتماعی، توحید طبقاتی و شرک طبقاتی، در یک معنا کلی تر، همانطور که جهانبینی توحید یعنی توحید در جهان، تفسیر وحدت گونه ای از وجود میکند، در جامعه نیز تفسیر وحدت گونه ای از اجتماع بشری میکند، و همانطور که در عرصه وجود، در نظام اجتماعی، توحید یک عامل مبارزه با قدرت های متفرق و متضاد و خدایان آسمانی . ارباب انواع و نیروهای غیبی و ماورایی موثر در سرنوشت انسانها، جامعه ها و نیروهای طبیعت است، در جامعه بشری نیز توحید اجتماعی، به عنوان یک عامل نفی کننده خداوندان زمینی مسلط بر سرنوشت ها و غاصبان قدرت ها و تعییت کنندگان نظامهای اجتماعی و شکل زندگی افراد، طبقات و روابط اجتماعی و در یک معنی کلی شرک انسانی، مطرح است. ادامه دارد...
معلم شهید دکتر علی شریعتی
* برای گوش کردن به موسیقی وبلاگ از اینترنت اکسپلورر استفاده کنید.